مدح و ولادت امام حسن مجتبی علیهالسلام
عرش تا فرش دو عالم همه سرسبز شده بر لب پیر و جوان زمزمه سرسبز شده دامن مـادرمـان فـاطـمه سـرسـبـز شده شاد باشید كه غم از همه جا پر زده است پـسـر ارشـد زهـرا و عـلـی آمده است نـیـمـۀ مـاه خـدا، مـاه نــزول بــركـات بشر از تیرهگی بخت خودش یافت نجات آمـده ماه جـبـیـنی كه بُوَد نـور صفـات در زمین یابه زمان از خبرش هست سخن حُسن كامل به وجـود آمده با نام حـسن شادمان است دل حـیدر و زهرا و نبی بیقراراست جهـان از روی شاه عربی "چه مبارك سحری بود و چه فرخنده شبی" آن شبی كه بركـات حسنی گل میكرد مـالـك الْـمُـلْـك ز آفـاق تـنــزّل میكـرد به زمین پای نهـاده است امیـر مطـلـق یاحسن جان شده حك برروی هرچه بیرق جبرئیل آمده تا بانگ زند: "جاء الحق" چشم ابلیس صفت ها شده از نورت كور قل هوالله بخوان چشم بد از رویت دور زمزمه میكند از عشق شما جان و تنم "همه دم فكر من این است و همه شب سخنم" "من مسـلمان شـدۀ دسـت امـام حـسنم" دل كه بی تاب تودلبر نشود كه دل نیست "هركه دیوانۀ عشق تو نشدعاقل نیست" تو كه با هر نفـس خـستـۀ ما هم نفـسی موقـع بیكـسی شیـعـه تو فـریـاد رسی دست خالی نرود از در این خانه كسی دست خالی به سوی "بیت كرم" آمدهام بیپـر وبال، ولـی با كـرمت پـر زدهام عاشق حیدرم و نوكرم و زهرا دوست مِهر آل تو مرا گشته عجین با رگ و پوست " به جهان خرّم از آنم كه جهان خرّم از اوست" كوكب دُرّ جهان، بی تو جهان ویران است در كرم خانۀ تو هردو جهان مهمان است هركجا ذكر حسن هست برایم وطن است وطن من حرم حضرت شیرین سخن است "یعنی آنجا كه در آن خانه محبوب من است" خانۀ دوست دل ماست كه بر نام شماست در كرم خانۀ حق، سفرۀ اطعام شماست زینت عرش خدا روی زمین جای تو نیست سر نا قابل ما خاك كف پـای تو نیست ظرف آلودۀ ما در خور صهبای تو نیست وارث هـیبت حـیـدر، پـسر شـیـر خـدا نظری كن ز كرامت به منِ بیسر وپا غیر آل علی کس بر دل ما سلطان نیست عاشقی كار دل مصلحت اندیشان نیست عاشقی اول راه است، در آن پایان نیست ای به قربان تو و حُسن و مرام تو حسن كل اجـداد من هـسـتـند غـلام تو حـسن |